باکارزی شهری‌ است که کودکان آن را به وقت بازی کشف کردند. شهری با سرگذشتی اسرارآمیز. جایی برای بازی با کار. دلیل اسرارآمیز بودن این شهر هم همین است که وقتی پایشان به این شهر می‌رسد، کار و بازی با هم یکی می‌شود.

کودکان در این شهر «باکارزیست» یا شهروند باکارزی هستند و با دنیای واقعی کسب و کار آشنا می‌شوند و با پول رایج این شهر یعنی «باکار» زندگی می‌کنند.
این شهر شگفت‌انگیز جایی است که همه کودکان با هر استعدادی با هم برابر هستند و یاد می‌گیرند که برای به دست آوردن باید تلاش کنند. در باکارزی بچه‌ها می‌توانند در چند ساعت تجربه کنند که خلبان، پلیس، پزشک، مهندس، آتش‌نشان، معلم، روزنامه‌نگار و دانشمند شوند یا ده‌ها کار دیگری که در این شهر کشف می‌کنند را تجربه کنند. آنها به این ترتیب سواد مالی یعنی پول درآوردن و خرج کردن را خوب یاد می‌گیرند و آینده کاری‌شان را در همین کودکی تصور می‌کنند. البته اتفاقی که در باکارزی می‌افتد فقط تصور کار آینده نیست. آنها شغل‌هایشان را بازی می‌کنند و چون نقشی را بازی می‌کنند آن را با تمام وجود یاد می‌گیرند.